برای داشتن امنیت شغلی چه مسائلی مهم است؟
امنیت شغلی یکی از مهم ترین دغدغه های افراد شاغل است و شاید مهمترین دلیل آن کسب درآمد باشد. امروزه کمتر کسی را می توان پیدا کرد که دغدغه امنیت شغلی نداشته باشد، به جز افرادی که استخدام رسمی مراکز دولتی و نیمه دولتی هستند. فرد شاغل دوست دارد جایی کار کند که براساس عاید و درآمدی که دارد برای زندگی اش برنامه ریزی کند. بداند برای مدتی طولانی چقدر درآمد دارد، چقدر مزایا دارد و مسیر شغلی و ارتقایش به چه صورت است تا بتواند بسیاری مسائل بیرون از شغلش را که متاثر از امنیت شغلی است، کنترل کند.
امنیت شغلی از دو منظر قابل بررسی است: منظر اول محل کار است. بسیاری از افراد تصورشان از امنیت شغلی آن است که جایی کار کنند که از ابتدا تا دوران بازنشستگی در آنجا باشند، اخراج نشوند و حقوق کافی هم بگیرند. اگر هم شد بتوانند در شغلشان پیشرفت داشته باشند. این تصور تا سی سال پیش هم تصور عجیبی نبود و عموم شاغلان به سبب مشاغل دولتی یا رسمی همین گونه بودند؛ شغلی داشتند و تا انتها در همان شغل ماندگار می شدند. مشاغل آزاد هم تا حدودی همین شرایط را داشته است. یعنی حتی فردی که مغازه و کاسبی خاصی داشت در همان کار و کاسبی ماندگار شد. اما امروز با تغییرات سریع دنیا این موضوع نیز دستخوش تغییر شده است. این روزها معنای امنیت شغلی از بودن در جایی به شکل ثابت تغییر کرده است.
امنیت شغلی در کسب و کار امروزی
بی شک این ترجیح که فردی به شکل دائم برای سازمانی کار کند، در ذهن فرد شاغل و کارفرما وجود دارد؛ اما دنیای امروز مانع از آن است که این مسئله همه گیر باشد و برای بیشتر افراد و سازمان ها این گونه نیست. البته این موضوع را نیز نباید از نظر دور داشت که امنیت شغلی برای سازمان ها، که به معنای نگهداشت نیروی انسانی است، نیز اهمیت زیادی دارد. آن ها می خواهند نیرویی را که با صرف هزینه های مختلف و آموزش های متعدد استخدام می کنند، در سازمان ماندگار باشد. اما بحث این است که محیط پرچالش بیرون از سازمان بسیاری از این ها را مجبور می کند در دوره های مختلف تعدیل داشته باشند و بعد که شرایط بهبود پیدا کرد، دوباره جذب نیرو کنند.
این اتفاق سازمان های امروز را با مسائل زیادی رو به رو کرده است؛ ضمن آن که بسیاری از شاغلان نیز در صورتی که موقعیت بهتری پیدا کنند، فوری از سازمان خارج می شوند و قراردادهای کوتاه هم در این مسئله معمولا دخیل اند. با توجه به این مسائل و تغییرات (چه در محیط کار و چه در بحث قوانین و نوع قراردادهای کاری) بحث در خصوص امنیت شغلی را باید در جای دیگری پیگیری کرد. در هر صورت این موضوع برای هر شاغلی اهمیت دارد و پیوستگی در کسب درآمد قطعا از میزان درآمد نیز مهم تر است؛ این پیوستگی زمانی رخ خواهدداد که فرد در صورت تغییر شغل مدت زیادی بیکار نماند. با توجه به مطالبی که گفته شد و به طور خلاصه، برای داشتن امنیت شغلی، فردی که جویای کار یا مشغول به کار است، باید به مسائل زیر توجه کند:
نوع سازمان
اگر وارد سازمانی می شوید که نوع کارش فصلی است یا به شکل پروژه ای فعالیت می کند و قرار است در بخش هایی فعالیت کنید که ارتباط مستقیم با پروژه های سازمان دارد، بدانید که شغل شما امنیت مطلوبی نخواهد داشت. تغییر دولت ها، سیاست های پولی و ارزی، بودجه های عمرانی، اولویت های کاری و… مسائلی است که ممکن است یک سازمان پروژه محور را دچار رفت و آمد نیروی زیادی کند؛ از این رو اگر قرار است در این گونه سازمان ها مشغول به فعالیت شوید، زیاد به فکر امنیت شغلی نباشید. در این بین سازمان هایی هم هستند که اصولا ماهیت فصلی دارند. به ویژه این موضوع در کشور ما بسیار رایج است که پس از تغییر دولت ها و افراد در مناصب مختلف، شرکت هایی با وابستگی هایی این چنینی به وجود می آیند و بعد ناگهان محو می شوند. شاید برای یک شاغل تشخیص این گونه سازمان ها مشکل باشد؛ اما از شنیده ها می تواند در این خصوص تصمیماتی بگیرد.
نوع شغل
مشاغلی هستند که در آن ها تغییر و تحول زیاد است؛ مشاغل مهندسی معمولا از این دست اند یا به طور کلی مشاغلی که در حال حاضر با تولید مرتبط اند. با توجه به بند قبلی می توان گفت مشاغلی هم که اصولا با پروژه ها ارتباط دارند، جزو این دسته مشاغل اند. برای نمونه می توان به حرفه های مرتبط با صنعت ساختمان اشاره کرد. به شکل مستقیم و غیرمستقیم بیش از دویست شغل با صنعت ساختمان در ارتباط است. بدیهی است در کشور ما که چند سالی است این صنعت روبه افول گذاشته، مشاغل مرتبط با آن نیز دچار عدم ثبات و امنیت هستند.
مهارت
دو بحث قبلی مسائلی بود که بیشتر به محیط کار و محیط بیرون از کار مرتبط بود. اما بحث مهارت بحثی درونی و مربوط به خود شاغل است. بیان شد که این روزها و در دنیای امروز امنیت شغلی لزوما به معنای ماندگاری در یک محل کار ثابت نیست، بلکه بیشتر به این معناست که فرد شاغل بتواند و توانایی این را داشته باشد که در مدت کوتاهی شغل پیدا کند. این مهم حاصل نمی شود مگر این که فرد شاغل از توانایی های ویژه و متنوعی برخوردار باشد. توانایی هایی که صرفا محصور به یک شغل در یک جایگاه خاص نباشد و بتواند در جایگاه های مشابه و در محل های دیگر انعطاف به خرج دهد و فرد را صاحب شغل کند.
باز این موضوع حاصل نمی شود مگر آن که فرد در تمام مدتی که مشغول به کار است، دست از آموختن برندارد. حداقل در کشور ما کمتر سازمانی وجود دارد که فرد در آن ها دائم در حال یادگیری باشد و معمولا آموزش ها محدود به همان کار خاصی است که فرد به آن مشغول است. به همین دلیل هم اگر آن شغل از دست برود، توانایی پیدا کردن شغل جدید بسیار کم است. یادگیری دائمی به فرد این امکان را می دهد که امنیت شغلی را بحثی درونی کند، نه بیرونی. یعنی خود فرد درباره شغل و موقعیت خود تصمیم گیرنده باشد. این گونه است که فرد امنیت شغلی به معنای واقعی را تجربه می کند؛ به شکلی که جا به جایی در شغل همواره او را در وضعیت بهتری قرار می دهد و دلواپسی از این جهت برایش وجود ندارد.
تعامل
همان گونه که گفته شد در شرایط عادی هم سازمان و هم فرد علاقه مندند که در یک وضعیت ثبات به کار خود ادامه دهند. اما این ثبات نیازمند آن است که شرایط برای هر دو طرف در حد مطلوب باشد. کارکنان دوست دارند حقوق آن ها مراعات شود و از سوی دیگر سازمان دوست دارد فردی که استخدام کرده و تا حدود زیادی به او امنیت شغلی داده است، از نظر عملکرد و بهره وری در حد حداقل معمول باشد و همچنین سایر نظام ها (دیسیپلین ها) و قوانین مرتبط با سازمان را مراعات کند. در مشاغلی که شکل پشتیبانی دارند یا سازمان هایی که ماهیت آن ها خدماتی است، که شرایط بیرونی آن چنان تاثیری بر کسب و کار آن ها ندارد، معمولا رفت و آمد شغلی آن چنان زیاد نیست و خود سازمان ها علاقه زیادی دارند که نیروهای آن ها به سازمان وفادار بمانند.
کارکنانی که خوب کار نمی کنند یا رفتارشان در سازمان خارج از عرف قراردادهای سازمانی است، استثنا هستند. رفتار و عملکرد این گونه شاغلان در عمل امنیت شغلی آن ها و گاه حتی آینده شغلی شان را به مخاطره جدی می اندازد. در باب امنیت شغلی مطالب بسیار زیاد است. از بُعد روان شناسی و این که افراد چگونه به شغل نگاه می کنند تا مسائل سازمانی و همچنین جنسیت در این موضوع حائز اهمیت است؛ اما مسئله ای که در هر صورت تضمین کننده شغل است، توانمندی فرد و تنوع در توانایی ها و آمادگی روانی برای پذیرش شغل های جدید و کار در سازمان های مختلف است و از دید نویسنده این یادداشت برای تضمین شغلی هیچ موضوعی مهم تر از این نیست.
منبع: ماهنامه معیشت